{پارت 3 نقاب نفرین شده}
@ : من سوآ رو میشناسم، این دختر همون رئیس کارخونه دارو سازی هست این دختر ایرانی هست نه کره ای 😐 &: چی میگی اگه ایرانی بود لحجش اینقدر غلیظ نبود😐 @ : بخدا راس میگم ایناها این سوآ هست کنار پدرش😐 &: نگاه نمیکنم به بقیه نشون بده😐 #: هیونگ راست میگه😐 ☆: واقعا؟ به منم نشون بدید😶&: نامجون تو خودت همیشه میگی نژاد پرست نباشیم اونوقت خودت این کارو میکنی؟! ☆: مگه چی گفتم؟! &: برید بیرون حالا جین: من چی برم بیرون &: ببخشید هیونگ ولی ارع😐 جین: 😐
(همه رفتن بیرون)&: ببخشید اونا هنوز خیلی چیزا رو درک نمیکنن! ♡: من میخوام برم😐 &: نمیشه ♡: شوگا میخوام برم خونم &: نمیشه سوآ: پاشدم برم که شوگا جلومو گرفت داشت میومد سمتم منم عقب عقب میرفتم افتادم روتخت شوگا بهم نزدیک شد میتونستم گرمی نفسش رو حس کنم قلبم داشت از جاش در میومد که یهو لبشو نزدیک لبم کرد هر لحظه داشت سکسی تر میشد داشت لبامو میبوسید که یهو در باز شد و سریع رفت عقب😶 تهیونگ و مینهوا بودن باورم نمیشد شوگا منو بوسید😶
(&شوگا ♡سوآ ☆مینهوا # تهیونگ)
#: هیونگ تو مستی درست نیست با یه دختر تو اتاق تنها باشی بیا بریم بیرون شما هم برید داخل پیش دوستتون
&: تهیونگ خودت بهتر از هرکسی میدونی من چی کشیدم الان دیگه نمیخوام دوباره از دستش بدم😢
#: هیونگ بهتره بریم
☆: دختر جون تو با شوگا تو اتاق تنها چیکار میکردی😐
♡: هیچی داشت بعم شمارشو میداد
☆: اره معلومه پس چرا لبات خیسه😐 چرا تو تخت خوابیدی😐اصلا مگه نمیگی شماره میداد پس تو گوشیت😐
♡: مینهوا میخوام تنها باشم برو بیرون😐
☆: ایول پس من میرم😐😂
(در سالن مکالمه بین بی تی اس)
شوگا: تهیونگ من مستم؟
ته ته: اما خب باید چی میگفتم فک کردی من ندیدم داشتی دختره رو میبوسیدی😐
شوگا:من.....
ته ته: نمیتونی قانعم کنی فهمیدی؟
شوگا: ولی این دختر همونه
ته ته: خب که چی؟
جیمین: یعنی اون دختری که وقتی بچه بودی عاشقش بودی این بوده؟ ولی اونو تو کره دیدی این دختر ایرانیه و پنج ساله اومده کره😐
شوگا: یادمه اون واسه مسافرت اومده بود
جین: اومده بوده پیک نیک یاع یاع یاع😂😂
شوگا: 😐😐
جین: باشه خفه میشم😐
شوگا: یه چیز دیگه هم یادمه
ته ته: چی؟
شوگا: اون دختر یه علامت رو دستش داشت که شبیه ماه بود
جین: ماه پیشونی بوده یاع یاع یاع😂😂
جیمین: یه سوال مگه دست هم پیشونی به حساب میاد؟😐
ته ته: یاااااا بسه الان این مهم نیست باید یه جوری کف دستشو ببینیم😐
اعضا: باشع هممون سعی خودمونومیکنیم ولی اولویت شوگا هست اون بهتر از هممون میدونه😐
شوگا: مرسی، منم سعی میکنم😐
ته ته: 😉
(همه رفتن بیرون)&: ببخشید اونا هنوز خیلی چیزا رو درک نمیکنن! ♡: من میخوام برم😐 &: نمیشه ♡: شوگا میخوام برم خونم &: نمیشه سوآ: پاشدم برم که شوگا جلومو گرفت داشت میومد سمتم منم عقب عقب میرفتم افتادم روتخت شوگا بهم نزدیک شد میتونستم گرمی نفسش رو حس کنم قلبم داشت از جاش در میومد که یهو لبشو نزدیک لبم کرد هر لحظه داشت سکسی تر میشد داشت لبامو میبوسید که یهو در باز شد و سریع رفت عقب😶 تهیونگ و مینهوا بودن باورم نمیشد شوگا منو بوسید😶
(&شوگا ♡سوآ ☆مینهوا # تهیونگ)
#: هیونگ تو مستی درست نیست با یه دختر تو اتاق تنها باشی بیا بریم بیرون شما هم برید داخل پیش دوستتون
&: تهیونگ خودت بهتر از هرکسی میدونی من چی کشیدم الان دیگه نمیخوام دوباره از دستش بدم😢
#: هیونگ بهتره بریم
☆: دختر جون تو با شوگا تو اتاق تنها چیکار میکردی😐
♡: هیچی داشت بعم شمارشو میداد
☆: اره معلومه پس چرا لبات خیسه😐 چرا تو تخت خوابیدی😐اصلا مگه نمیگی شماره میداد پس تو گوشیت😐
♡: مینهوا میخوام تنها باشم برو بیرون😐
☆: ایول پس من میرم😐😂
(در سالن مکالمه بین بی تی اس)
شوگا: تهیونگ من مستم؟
ته ته: اما خب باید چی میگفتم فک کردی من ندیدم داشتی دختره رو میبوسیدی😐
شوگا:من.....
ته ته: نمیتونی قانعم کنی فهمیدی؟
شوگا: ولی این دختر همونه
ته ته: خب که چی؟
جیمین: یعنی اون دختری که وقتی بچه بودی عاشقش بودی این بوده؟ ولی اونو تو کره دیدی این دختر ایرانیه و پنج ساله اومده کره😐
شوگا: یادمه اون واسه مسافرت اومده بود
جین: اومده بوده پیک نیک یاع یاع یاع😂😂
شوگا: 😐😐
جین: باشه خفه میشم😐
شوگا: یه چیز دیگه هم یادمه
ته ته: چی؟
شوگا: اون دختر یه علامت رو دستش داشت که شبیه ماه بود
جین: ماه پیشونی بوده یاع یاع یاع😂😂
جیمین: یه سوال مگه دست هم پیشونی به حساب میاد؟😐
ته ته: یاااااا بسه الان این مهم نیست باید یه جوری کف دستشو ببینیم😐
اعضا: باشع هممون سعی خودمونومیکنیم ولی اولویت شوگا هست اون بهتر از هممون میدونه😐
شوگا: مرسی، منم سعی میکنم😐
ته ته: 😉
۷.۵k
۲۱ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.